سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 817137
بازدید امروز :5
بازدید دیروز : 76
تعداد کل پست ها : 1319

 

شعر شهادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام

از زمین و آسمان اندوه و ماتم می چکید
از تمام چشم ها اشک دمادم می چکید

در درون حجره مردی ناله می زد تا سحر
رخت غم پوشیده بود آن شب به تن نجم و قمر

یک گل از گلزار دین پژمرده می شد از ستم
رفته رفته خانه ی دلها گرفتی رنگ غم

گلشن ملک ولایت گشت همرنگ خزان
تا شود ماتمسرا از شرق تا غرب جهان

بود آن شب حضرت ابن الرضا(ع) در تاب و تب
هم ز سوز درد می نالید و هم خشکیده لب

آن که بودی معدن فضل و جوانمردی و جود
مثل جد خود حسین ابن علی (ع) لب تشنه بود

آن که بودی روشنایی بخش همچون شمع جمع
آب می شد پیکرش حالا ولی مانند شمع

شوق رفتن داشت آن شب بیقراری کرد و رفت
اشک چشمش باغ دین را آبیاری کرد و رفت

برگهای نخل عمرش در بهاران زرد شد
قلب ها غمگین شد از غم سینه ها پر درد شد

آن که بودی قبله ی حاجات هر اهل یقین
آخرین حرف خودش را گفت با مادر چنین

تا ولایت غصب شد قرآن و دین پامال شد
بر شما شد ظلم، بر ما هم همین منوال شد



شنبه 100 تیر 19 | نظر

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin